خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه هیچ وقت پیغام no response to نمی دهد.
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه هرگز گوشی اش را خاموش نمی کند.
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه هیچ وقت ویروسی نمی شود و همیشه سالم است.
ادامه مطلب...
هیچ چیزی دردناک تر از این نیست که در کشوری سالی هزاران نفر از دانشگاه های مختلف و متنوعی که وجود داره در مقاطع گوناگون فارغ التحصیل بشوند ولی در نهایت نتوان از علم آنها استفاده مناسب کرد و گویا تمام انرژی آنها و هزینه ای که بابت تحصیلات عالیه پرداخت کرده اند هدر رفته است.
دکتر شریعتی خطاب به ملت و بخصوص جوانان و دانشجویانش و شاید هم خطاب به میهنش :
آزادی تو مذهب من است
تو میدانی و همه میدانند که زندگی
از تحمیل لبخندی بر لبان من،
از آوردن برق امیدی در نگاه من،
و از بر انگیختن موج شعفی در دل من عاجز است.
دانش آموز دبیرستانی پس از ورود به دانشگاه، با محیطی روبرو میشود که تفاوتهای زیادی با محیط زندگی پیشین او دارد. اگر از شهر دیگری آمده و برای اقامت خوابگاه را گزیده باشد، علاوه بر محیط تحصیلی، محیط زندگی بسیار متفاوتی نیز خواهد داشت. اگر دانشجو بدون داشتن شناخت، وارد این محیط جدید شود ممکن است دچار مشکلاتی شود که در صورت کسب آشنایی اولیه، میتوانست بسیاری از آنها را به راحتی برطرف سازد.
اولین مشکلی که دانشجویان با آن مواجه میشوند دوری از خانواده و محروم شدن از حمایتهای مستقیم آنهاست. در محیط خانه، پدر و مادر از نزدیک امور روزانهی فرزندان را تحت نظر دارند و در سختیها بهترین راهنمای آنها هستند. به علاوه اینکه حضور پدر و مادر به فرزندان آرامش و اطمینان خاطر میدهد. دوری از خانواده باعث دلتنگی و احساس تنهایی در دانشجو میشود. برای بعضی از افراد کنار آمدن با این مسئله مشکل است و ممکن است دچار افسردگی شوند. آشنایی دانشجو با سختیهای پیش رو و داشتن تعاملات اجتماعی مناسب با دوستان و همدورهایها میتواند به وی در کنار آمدن با این مشکل یاری دهد. ادامه مطلب...
ترم اول (ترم جو گرفتگی):
الو سلام مامانی. منم حمید.
وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه. وای خدا خوابگاه رو بگو.
وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن - و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده – تنم مور مور میشه...
راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میاد که شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه بغلیمونه.
دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشس!
لامسب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!!
پریشب یکی از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان! ادامه مطلب...
چگونه با افرادی که خود را عقل کل میدانند{احمقها}،برخورد کنیم؟
کارهای مختلفی برای فهماندن نظرتان به این افراد میتوانید انجام دهید .
آیا تا به حال با کسی برخورد داشتهاید که احساس میکند همه چیز را میداند و هر چیزی که میگوید درست است؟ مطمئنما همه ما در زندگیمان با چنین کسی برخورد کردهایم. حال سوال اینست که وقتی با چنین شخصی مواجه شدید چه میکنید؟ در اکثر موارد، احتمالا سعی میکنید که از آنها اجتناب کنید و تا حد ممکن از او دور شوید، اما کارهای مختلفی برای فهماندن نظرتان به این افراد میتوانید انجام دهید، البته بدون اینکه با او وارد یک رقابت دردسرساز بشوید.
دوستت دارم پریشان، شانه می خواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم، دانه می خواهی چه کار؟
تا ابد دور تو می گردم، بسوزان، عشق کن
ای که شاعر می کشی، پروانه می خواهی چه کار؟ ادامه مطلب...
خیال خامی بود عشق .. .
و من آرام آرام به انزوای خویش کشیده می شوم
خنده های زیبای تو
به قهقه های مستانه بدل می شوند
و من ادامه مطلب...
گذر از موانع و سنگلاخها، نه ایستادن پشت آنها
بحمدلله بعضی از دوستانمان با وجود ضعف عمیق آموزشی دانشگاه توانستند بهترین رتبه را در کارشناسی ارشد کسب کنند.
آب، اگر سنگ و مانعی بر سر راه خود ببیند ،تغییر مسیر میدهد، اما توقّف ندارد. این هم یک درس است. یعنی مانع نباید
باعث توقف شود . آب می داند که اگر در مسیرش سنگی را دید باید از کنار آن عبور کند و مسیرش را تغییر بدهد و نباید توقف کند ؛ چرا که توقف کردن و راکد شدنش مساوی است با تبدیل شدن به مردابی بدبو و بی خاصیت!
آب حتی اگر آشغال هم در مسیرش قرار بگیرد ، آشغال را حرکت میدهد. این هم یک ویژگی دیگر از رودخانه است.
ما هم باید این نکته را از آب، یاد بگیریم که موانع در زندگی را کنار زده و در برابر آنها مقاوت کنیم و نگذاریم که آنها اسباب رکود ما را فراهم سازند .
رفاه و سرمستی، عامل طغیان و تجاوز
آب رودخانه اگر زیاد باشد ، طغیان می کند : «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا» (شوری/27) قرآن می فرماید : اگر شکمها سیر شود دست به تجاوز میزنند.
حدیث داریم : «لَوْ لَا ثَلَاث ؛اگر سه چیز نبود انسان خیلی گردن کلفتی می کرد : مرگ و مرض و فقر. (بحار الانوار/ج5/ص316)
مرگ و مرض و فقر یک خرده سر آدم را پایین میآورد و او را متواضع تر می کند وگرنه انسان بد مستی و طغیان میکند.
رودخانه وقتی آبش زیاد شد، طغیان میکند. انسان هم اگر همه چیز برایش مهیا باشد و به همه چیز دسترسی داشته باشد و کمبودی را حس نکند ، به قدری سر به طغیان و مستی می گذارد که گاه خدا را نیز بنده نمی باشد .
به همین خاطر است که گاه و بیگاه خداوند سر بزنگاه گوش ما را می گیرد و فشار می دهد که حواسمان باشد که به تنهایی هیچ نیستیم .
آب رودخانه اگر زیاد باشد ، طغیان می کند : «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا» (شوری/27) قرآن می فرماید : اگر شکمها سیر شود دست به تجاوز میزنند. حدیث داریم : «لَوْ لَا ثَلَاث ؛اگر سه چیز نبود انسان خیلی گردن کلفتی می کرد : مرگ و مرض و فقر
مؤمن غصه در دل دارد و شادی در چهره!<\/h2>
رودخانه در مسیر عبورش بسیار سرش به سنگ می خورد و با سنگ ها برخورد دارد ، اما هر آن کس که به دریا و رودخانه نگاه می کند جز شادی و آرامش، چیزی را نصیب خود نمی کند .
در تک تک زندگی ما انسان ها مشکلاتی نهفته شده است ،اما باید از رودخانه درس بگیریم که وقتی دیگران به ما نگاه می کنند جز شادی و آرامش چیزی نصیب آنان نکنیم .
حدیث داریم مؤمن غصهّاش در دلش است، اما ظاهرش شاد است. «بَشَرَ فِی وَجْهِه ؛ در صورتش بشارت و لبخند می زند.» (بحار الانوار/ج72 /ص401