بسم رب الشهداء
اللهم عجل لولیک الفرج
آروم اروم باید برای استقبال از شهید گمنام دانشگاه آماده بشیم:
وبلاخره برگشت بلاخره برگشت کبوتر خونین بال....همونی که در آسمان شهادت اوج
گرفت....
دوباره برگشت به آغوش پر مهرو منتظر مادرش
وباز دل مادرش در غوغای انتظار میتپد
خدایا به مادرش آرامش ببخش....
شهید عزیز خوش آمدید ...خوش آمدید ...ولی مادر خیلی شکسته
شده ...خوش آمدید ولی...
مادر از بس انتظارت را کشید چشمانش به در خشکید و هنگام رفتن
گفت وقتی عزیزم آمد به او بگویید ...ببخش مادر خسته ام ....نه از
انتظار کشیدن برای آمدنت که میدانستم میایی....
بلکه از جور زمانه....ودیگر... نمیتوانم بمانم ...
ببخش مادر که می آیی و نیستم...ببخش مادر که نیستم اسفندی
برای قدومت آتش کنم...
ببخش مادر نیستم سرت را روی سینه بگذارم و غرق بوسه ات کنم.....
فدای مادران شهدا گردم....
خوش آمدی ...خوش آمدی به دانشگاه....عزیز دلم