امروز می خوام در باره ساده دلی حرف بزنم
ساده دلی بد نیست اما گاه ی که با ساده لوحی قاطی می شه و اشتباه گرفته می شه می تونه به یه فاجعه تمام عیار تبدیل شه .
مثل آدمایی که ندیده و نشناخته اعتماد می کنن .
مثل آدمایی که نقاب هاشون رو از خودشون بیشتر دوست دارن
مثل آدمهایی که با اینکه حس می کنن دارن اشتباه می کنن و به طور مثال آدم مقابلشون اونی نیست که می خوانش اما به حکم عادت ، چشم و هم چشمی و یا خالی نبودن عریضه و گاهی فقط به خاطر یه شیطنت کودکانه به کارشون ادامه می دن
گاهی وقتا فقط کافیه کمی به آدما و موجهای جدیدی که به ذهنت می رسن دقت کنی و اونا رو همون جوری که هستن ببینی و بپذیری
شاید کمی غیر منصفانه به نظر بیاد اما بیشتر اشتباهاتی که ما تو برخوردا و خصوصا انتخابهامون داریم به نوع انتخابهامون برمی گرده .
شاید اگه گوسفند بیچاره هم می دونست بعد آب نطلبیده ای که پیش از ذبح بهش می خورونن چی در انتظارشه هیچ وقت لب به اون آب نمی زد ...
آب نطلبیده همیشه مراد نیست
گاهی می دهند، که قربانیت کنند
**********
مراقب داشته هامون باشیم